شکوفه گیلاسم امیر مهدی جانشکوفه گیلاسم امیر مهدی جان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره
یاس سفیدم محمد طاها یاس سفیدم محمد طاها ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

❤ امیر مهدی اقاقیای سفید و محمد طاها یاس سفید من❤

کدومشونو بخوریممممم؟

                      به نظر شما کدومشون شیرین ترنددددد!!!!!!!!!!!!! کدومشونو شب یلدا بخوریممممم!!(وایییییییییی من که عکس اولی رو بیشتر دوست دارم و همونو میخورم!) ...
23 آذر 1391

اصطلاحات تازه دسته گلم

  سلام عمر و نفسم!بالاخره چند شب بسیار سخت برای من و تو سپری شد و تبت قطع شد اما هنوز سرفه های بسیار بد و ابریزش بینی و بی اشتهایی باقی مانده عزیزم.خدا خیلی لطف داشت که اون شبی که مامان شب کار بود تب نکردی و گرنه نمیدونم چی پیش می امد...امیدوارم به زودی خوب بشی عزیزم.امروز وقتی داشتیم با بابایی برمیگشتیم خونه من داشتم راجع به میخچه پا صحبت میکردم که یک دفعه به میخچه گفتی میشخه!و ما از خنده مردیم !بعد تو خونه هم با بابایی قهر بودی!نمیدونم چرااااا!!!میگفتی اشتی نه قهر !دوست نه قهر!!میخواستیم بخوریمت عزیزم.بمیرم برات که فوقالعاده لاغر شدی گلم.بعد گفتیم بیا ناهار بخور گفتی سیرم!!مرسی!!!واییییییییییی میخواهی با این شیرین زبونی هات منو...
23 آذر 1391

یک شب سخت

            سلام همه زندگی من.الهی بمیرم نفسم تو دیشب تا ساعت 5:30 صبح تب و لرز کردی و من هر چی برفن دادم استامینوفن دادم اب شلغم دادم و ختمی دادم و .......همش بی فایده بود مرتب با ختمی پاشویه ات دادم لرز میکردی .بمیرم برات عزیزترینم .امروز صبح کار بودم و نگران از اینکه مبادا در نبودم تب کنی چقدر از خدای مهربون خواستم تبت قطع بشه نفسم .دیشب وقتی اب شلغم و ختمی بهت میدادم چند تا قاشق که میخوردی میگفتی مامان بسه! مامان مرسی!!الهی فدای شیرین زبونی هات بشم که در همه حال خوردنی هستی نفسم.وقتی پاشویه ات میدادم و روی سرت دست میکشیدم چون موهات خیس میشد بدت می امد و میگفتی مامان نکن مو اکه!(یعنی موهام کث...
21 آذر 1391

دلنوشته های تنهایی من

      سلام تمام هستی من!بمیرم برای تن بیمارت عزیزم.دوباره سرماخوردی نازنینم و عطسه و سرفه میزنی و مرتب میگی درد!دردت به جونم نازنینم .نمیدونم چرا من هر وقت شب کارم تو روز بعد بیمار میشی عزیزم.الهی بمیرم برات عزیزم .منو ببخش که همیشه نمیتونم پیشت باشم عزیزم .منو ببخش که مجبورم بعضی شبها و صبح ها و عصر ها ازت دور باشم .ذره ذره وجودم وقتی که کنارم نیستی تو رو میخواد اما چکار کنم نفسم شغل من هم اینه وقتی بزرگ شدی برات کامل توضیح میدم عزیزم امیدوارم منو ببخشی و درکم کنی .نازنینم دیشب که من سر کار بودم و از تو دور بودم یک نی نی 6 ماهه بیمار من بود من نهایت سعیمو کردم به خوبی ازش مراقبت کنم ببین پسرم مامان نی نی هم دیشب ک...
20 آذر 1391

چشم چشم دو ابرو

    چشم چشم دو ابرو دماغ و دهن یه گردو حالا بذار دو تا گوش موهاش نشه فراموش چوب چوب یه گردن این هم که گردی تن دست دست دو تا پا انگشتها جورابها ببین چقدر قشنگه حیف که بدون رنگه   تقدیم به پسر نازم که عاشق این شعره!   ...
20 آذر 1391

یک جشن کوچک در مهدکودک

  سلام قند عسلم.به مناسبت شروع باز گشایی مدارس مثل پارسال اول مهر برای شیرین پسرم جشن گرفتند که چون هم عکس دیر به دستم رسید و هم یک خرده تنبلی کردم عکسشو الان برات میذارم.امیدوارم روزی تو رو در والاترین جایگاهها ببینم عزیزم .انشاالله  فارغ التحصیلیتو از دانشگاه جشن بگیریم نفسم.عاشقتم یک دنیا و میبوسمت هزار تا. ...
20 آذر 1391

تقویم پیدا شدددد!

سلام شکلات گلاسه مامان!(وایییی به به!) تقویم مامان بعد از چند ماه پیدا شد !حالا کی پیداش کرد به نظرت؟کجا بود به نظرت؟امروز وقتی ناهار درست میکردم پشت صندلی موتور شارژیتو زدی بالا و گفتی مامان کاتاب!(کتاب)!از خوشحالی مردم!اخه خیلی چیزهای مهمی توش نوشته بودم بالاخره پیدا شد .امروز به عزیز جونت گفتم امیر مهدی شده کلاغ خونه ما!!(شوخی کردم نفسم)!عاشقتم یک دنیا ومیمیرم برات! ...
19 آذر 1391

تقدیم به محمد باقر گل و مامان عزیزش

  سلام شیرین عسلم.من خیلی خوشحالم که میتونم از کارهاو اتفاقات روزانه گل پسرم تو وبلاگش بنویسم و از این طریق با مامانهای دیگه هم اشنا بشم که یکی از این مامانهای گل مامان محمد باقر عزیز است که من مدتیه باهاش اشنا شدم و عاشق صورت ماهش و اسم زیبایش هستم من مطلب امروزمو تقدیم میکنم به این مامانی گل و پسر عزیزش.انشاالله که در پناه صاحب اسم زیبایش باشه .شما هم همینطور شیرین عسل مامان .شما هم انشاالله جزو ملازمین رکاب اقا امام زمان باشی عمر و نفسم.عاشقتم مامانی گلم .   دلم کوچک است ولی انقدر جا دارد که برای هر عزیزی که دوستش دارم نیمکتی بگذارم برای همیشه.... ...
19 آذر 1391

عاشقتم

  سلام فرشته مامان.امروز دو تا دیگه از شیرین زبونیهاتو مینویسم:میگم اسم بابات چیه؟میگی :ممد!(محمد)!میگم اسم مامان چیه میگی :توته!(سوده)! الهی من به فدای تلفظ شیرین و زیبات بشم عزیز دلم . از دیروز معلوم بود دل تنگ عزیز جون و خاله شقایقی همش اسمشونو میبردی الهی بمیرم از بس شیفتهای مامان سنگینه کمتر فرصت میشه ببرمت اونجا نفسم.مرتب هم یاد نیما پسر خاله خوشگلت میکردی و میگفتی نیما نیما !!! امروز عکستو نشون خانم دکتر قهرمان دکتر بیهوشی بخشمون دادم و عاشقت شد نازنینم .پارسال که همش مریض میشدی خانم دکتر یک سری راهکار جلوی پام گذاشت که خیلی موثر بود نفسم.خدا خیرش بده ..همون عکستو برات میذارم نازنینم البته این عکس مال پارساله ک...
19 آذر 1391

اسباب بازی های نفسم

  اگه برای دنیا یک نفر باشی  برای من همه دنیایی...   پسر گل گلابم سلام.چند تا عکس از امیر وشیطونیهاش میذارم تا بزرگ شدی ببینی و بگی واییییییییییی مامانی این خونه ما بود؟مطمینا باورت نمیشه.مامان از صبح که بیدار میشه باید اسباب بازی گل پسرو جمع کنه تا وقتی شب بشه و بخواهیم بخوابیم...البته امروز امیر مامان اقا شد و خودش کتاب داستاناشو جمع کرد.خلاصه دسته گلم من همه جوره عاشقتم و دوستت دارم...                                     &...
19 آذر 1391